حـــبیـبۓ ❤



رو به راه شو.

من ‍ُ تو یکی هستیم،نه؟! 

ببین طاقتــم .

 

+ دیشب چقدر حس کردم یکی جاش کنارم خالیه‌.

همه خوش گذرونی و من تو فکر ِ حال ِ تو* 

 تازه اولینی که زبونم چرخیداسمش رو بیارم 

سرِلحظه ی سال تحویل و دعاش کنم هم تو بودی.دیگه ببین؟؛))) 


حواسم جمع ِ اینه بدون ِ توقع دارم بهت عشق میدم.

حواسم جَمعته. خیالت, دلت قرص‌.

من اون قلب ِ گوشه وبلاگم که داره بال بال میزنه برات .



#باید به بهنازی بگم برای چشمام دعا می کنی؟:(

.

.

.

من دیگه فکنم باید بخوابم اما توفکرتم همش که حالت خوبه؟ نبایدبدونم؟ خب من اینجوریم دیگه چیکارکنم؛( یا امـام .



وقتی میسپری به خدا نباید دلت بلرزه

میدونی چرا؟

چون وقتی دلت بلرزه یعنی خدا توان ِ انجام دادن اون چیزیو که میخوای نداره .

وختی داری دعامیکنی باااااور کن و بفرست توی ناخودآگاهت‌‌‌.

من باورت کردم.تومال ‍ِ منی من مال ِ توام❤غیر ِ این وجودنداره؛)



چرا با من این کارو کِردن؟

بِ عقل خودشون من نمیتونم عصبانی بشم؟نمیتونم آه کنم به صدقسمت تبدیل بشن؟قوی نیستم؟نمیتونم یه آن قید ِ هرچی که هستو بزنم و خفه شون کنم؟نمیتونم سنگ بردارم ذره ذره ضربه بزنم به قلبشون عین همین صورتم کبودشون کنم؟اصلن چرا من انقد بهشون فرصت میدم ها؟ نمیتونم عین خودشون دروغ بگم بعد راحت بخندم؟(نه اینو واقعا نه).چرا مگه چه قدر خوب بودن که تصورمیکردم؟فک میکنین کی هستین انقد خودتونو میگیرین؟ چه صد حیف که دیر خودشونو رو میکنن.

حداقل اینجا حرفمویگم.


نه که کار نداشته بودم نه که درس نداشته بودم.دلم نگران بود

دلم یه حال ِ خوب خواست یه چیزی که انگیزه ُ امید داشته باشه توش! فیلمای خارجی و ایرانی که نگم .

همینطورکه نشستم پای تی وی حضرت آقا رو دیدم و فکردم بشینم گوش بدم به حرفاشون .! هم خنده برلب زدم هم لذت بردم وخب

تهش تصمیم گرفتم قران خوندن رو بیشتر کنم.! البته بیشتر همیشه گوش میدم ولذت می برم تا بخونم ؛)


اتفاقا من از حال ُ هوای ماه رمضون دیگه متنفرم

اصلن از همه چی متنفرم.

 خب فکنم بایدخیلی نرررررم ُ آهسته بکشم بیرون وبرم:) قشنگ شیفت+دیلیت:))و اینکه هروخت من از این گریه ها گذشتم شاید به چیزی که میخای برسی یه روزی:)


آدرس اینجارو کسی دیگه نداره و اینکه تیک رو برداشتم که توی بروز شده ها نرم:))چرا پف زیرچشام بازم مشخصه؟://


آهنگ ِ زنده باد ایران ِ یاس


بعد ِ حرف ِ خواهر از طرف ِ پدر

و اتفاقای این مدت

توی آینه باچشمای ِ خونی به خودم گفتم

قربون خودم برم‌که تنها نذاشتم اما الان انقد احساس ِ بی کسی میکنم خودم:) خیلی چیزارو نمیشه گفت ‌

از اونام که تنهایی روی پام وایمیستم‌.نیازی ندارم دیگوقتی دریغ میکنن عزیزانم؛))



از پُف ِ زیر چشمام و پشت پلکام نگماما قشنگ‌ترشدم:))


اول اینکه چقدر پست گذاشتم امروز :) 

بعدم اینکه وقت واسه ی گله کردن زیاده که حتماً تلافی میکنم

خواستم تشکر کنم که همیشه حتی توی عصبانیتت و حال ِ بدت بهم بی احترامی نکردی و همیشه مودب بودی:) وهمیشهـ بهم اعتماد به نفس دادی و فعل ِ تونستن رو برام صرف کردی دوسِت دارم❤


خیلی بده ، هی میخام پیام بدم حالشو بپرسم و بگم شایدنخواد جواب بده بعد اونوخت دوباره بیا ُ اخمای منو بازکن:////


وقتی میگه به زندگیت برس یعنی دختر جان

مزاحمم نشو دیــگه! خب بذارتوی حال ِ خودش باشه:) 

اوهوم دخترم خیلی خوبه خودت اینهمه سرِت شلوغه ولی بازم هی یه وقت کوچولو خالی میکنی گوشیتو چک کنی ولی هیچ خبری نی تاهمیشه که خورشیدپشت ِ ابر نمی مونه؛) 

نه که نتونستی ثابت کنی عشقِتو ، نَخواستی ❤


دلم میخاد بزنم به سیم آخر

به مامانم کهـ هی هر جمعه بیا عزیز زهرا رو میذاره بگم

بجای اینا یکم اخلاقتو بامن درست کن خوشش بیاد،به جاش کمتر سر من وقتایی که ناراحتی ازجایی داد بزن،به جاش بیشترحواست به دل دخترت باشه که یه همچین وقتایی از بی کسی پتو گاز نزنه،بالش زیرسرش رو هی اینور اونور نکنه از خیسی، صورتشو خط خطی نکنه از اشتباه بقیه.

به جاش خوب شو.اونم زودترمیاد

اصن چرانمیای امام زمان؟! مگه چقدر بدتر بایدبشه؟

راحت آدم‌میکشن،راحت دروغ میگن،راحت قران خدارو کنارگذاشتن،راحت دل میشکنن،راحت مردمو اذیت میکنن

راحت همه کارمیکنن 

اونوقت چرانمیای دیگه؟!!!!

خدا دیگه چقدر صبر داره والا.

منکه خنثی شدم.دیگه به هیشکی اعتقاد ،اعتماد،ایمان ندارم.

میخاد بیاد میخادنیاد.وقتی می بینن من اینهمه صداشون میکنم

ولی کمکم نمیکنن چطورمیتونم صبورباشم؟:)))

دیشب تاصبح منو آسمون باریدیم.کسی نبودبزنه تو سرم بگه بدبخت اون تورو ازدست داد تو چرا زارمیزنیولی مرسی خدایی که باهات قهرممیدونی چرا؟ چون کسایی که لیاقت قلب پاکمو نداشتن از زندگیم پرتشون کردی بیرون‌.حالا باخاطره ها هم کنارمیام.فعلا مهم هدفمه





خیلی وقت پیش اینو خوندم که یه روز

ناامید شدی بفرستم واست

ولی لیاقت نداشتی واقعا.لیاقت اینهمه وقتی که برات گذاشتم‌.

لیاقت وقتیکه از سردرد داشتم می مردم ولی برای خوشحال کردن عکس میگرفتم‌ وویس میدادم.وقتایی که درد امونمو بریده بود ولی بهت نمیگفتم که ناراحت نشی.ولی عوضش تو‌خوب اذیتم کردی.

منو بازی دادی فدای سرم.یاد گرفتم به هیچ جنس مخالفی دیگه اعتمادنکنم.خیلی راحت بازی میدین آدمو بعدم راحت تمومش میکنین‌درسته با خدا قهرم اما مطمئنم حواسش به اشکایی که ریختم هست.

امشب زیاد پست گذاشتم ‌تموم میشه بلخره؛)

دانلـود



ببین چه تنهاترشدم داداش مجیـد؟

ببین من داشتم ازتنهاییم لذت میبردم بازاعتمادکردم‌چیکارم کرد؟

داداش مامانتـ میگفت خیلی شجاع بودی .مطمئنم اگ عاشق میشدی تاهمیشه باهاش می موندی .داداش منم مث ِ تو شجاع بودم اما اون.

شما که روی خواهرت خیلی غیرت داشتی منم خواهر دلشکسته ات‌.خوبم میکنی؟

خسته شدم از بس تنهایی همه سختیارو‌کشیدم.خسته شدم از اینهمه مستقل بودن.بابامنم تکیه گاه میخوام.تکیه کنم بهت؟

چشمام نمیبینن انقد باریدن .

خب دوسش دارم

بگو چجوری یادم برن چشماش

بگو چجوری یادم برن دوستت دارماش

بهم یادبده چجوری یادم برن خاطره هاش؟

یادم تو خاطرم ب مامانش میگفتم آنام جان

یادمه باهم تاصبح حرف میزدیم

یادمه میگف مال خودمی

یادمه میگفت ان شاالله میشه

چیه؟ خدا فقط توی حال خوشش بزرگ بود؟

یادمه گفتم کاش داداشم مث اون تربیت بشه اما پشیمون شدم‌خدانکنه.اینجوری باشه که دل یه دخترمظلوم رو بشکنه‌.اونوقت روش میشه روضه حضرت رقیه گوش بده؟! مگ کم ظلم کرد به دلم؟

حرف نزنم؟ چرا نزنم؟ چرا؟

داداش آرومم کن خیلی هم درس دارم.

نشستم وسط اتاق زار میزنم.

دِ آخه بامعرفت توکه میدونستی من چقداحساساتیم چرا؟

به قول یاس وقتی من پای تو وایسادم منم بدون حق دارم .ولی کسی پای من واینستادبه جز شلوارم.


میذارم اینارو به یادگار

نمیگذرم ازهیچکدوم اینا.

ازت بدم میاد خدا‌‌.از همتون متنفرم خدا.به جز داداش مجید ازهمه شهیدات.ازهمه امامات مخصوصا امام رضا که هروقت بابت هرچی بهش رو زدم رومو زمین زد.ازهمه همه همههه توننننن‌.

.


زدم بابت خر اعتمادی که به بنده های نامردت کردم.

زدم‌و میرم حذف میکنم اینجارو خودمو زندگیمو.

دیگه هیچی ازت نمیخوام.

هیچی.



یه روزی این گریه ها .

خنده میشن:)


خوب میشد اگه تاتهش باهام می موندی. یادته اون شب که رفته بودی کمک حالم بد بود دلم درد میکرد چی گفتی؟ من به همونا تکیه کردم.

میای؟:(

ضعیف نیستم.فقط دوستت دارم.

اگه دوستم داری،برام بجنگ

ولی باهام نجنگ.ولی وقتی دیگه جوابمو نمیدی ینی

دوستت دارمی درکارنیس.


راستش وختی از بی حالی ُ گرسنگی زدم شبکه سه

 و مادرش رودیدم  

و تاته ِ حرفاش نشدبشینم 

و ازبغض ُ گریه بلندشدم اومدم توی اتاقم  

جرقه زد که بیا این بارم امتحان کن.  

ناله نکن ! حرف بزن برای کسیکه توان ِ کمک کردن داره

فوری اسمشو سرچ کردم عکسشو دانلود کردم

 و باهاش حرف زدم.

  گفتم ببین برادر !

 از همه کسایی ک مث خودت شده سرنوشتشون 

 هزار بارخواستم ولی نشد

  گفتم داداش بزرگـ تر ندارم غیرتی بشه 

نذاره آب تو دلم ت بخوره  

 برام برادری کن  

جات هم که پیش خدا امنه 

پس  برام دعاکنی حله 

 قلبمو آروم کن و

خیلی چیزای دیگه

 فک میکنم 

 نتیجه داشت درد ُ دلام .

ولله الحمد❤


گفتی که هوای دلشکسته هارو داری .


شب دیر خوابم میبره

صبح زودبیدارمیشم

ظهر خوابم نمیبره

استرسم پنهانه

قلبم درد داره

من مطمئنم

اینا

به 

تو

بستگی

داره 

اما

با همه ی اینا به قول اون آقا

مهم نیس برام. مهم نیی

هوا ابری باشه یا آفتابی

لذت بخش باشه یا عذاب آور،قلبم شکسته باشه یا نه

وقتی صبح بیداربشم،توی فکر تلاش بیشترم. از اون روزاست که خودت،بایدخودتو بغل کنی.

-باورداری میشه؟

+دیگه از باور گذشته باید بشه.


آره اونیکه اعتماد میکنه 

تخریبش میکنن 

تنهاش میذارن به راحتی

بداخلاقه.

آره بفهمید چقد دارم دونه دونه زخم هاتونو تنهایی

یکم ترمیم میکنم .

بفهمید منم آدمم، ربات نیستم.

زمین ِ فوتبال‌بود منو هی ذخیره میکردن فقط وااسه روزایی که

خوش بودن.


خداجونم:(

خجالت میکشم سرمو بالابیارم پیشت 

بگم این همون بود که پست های قبل رونوشتم واسش و میگفت مث یه نفس براش می مونم که نباشم اونم نیس! 

اینهمه خاطره که ساختمو کجای گورستون قلبم دفن کنم؟ که یادم برن .یادم برن . گفتم نذار اذیتم کنن اینجوری اما بازم گذاشتی .به آدمات مردونگی یادبده.بهشون یاد بده وقتی توان ِ تعهد ندارن زرتی به دروغ نگن دوستت دارم رو.بهشون یادبده پای دختریکه زیر روسریشونو دیدن بمونن با هر امید ُ نا امید و سختی ای که شده یاد بده بخاطر اعتمادی که بهشون کردن بخاطر همینم که شده براش بجنگن که فکرکنن یه مردی توی دنیا وجود داره.که بابت همین زشون از شهید ُ همچین آدمایی متنفرنشن که فک نکنن استغفرالله .خدایا دوستت دارم های الکیشون،الکی بودن هاشون توی فرق سرشون بخوره ،باشه؟ مرسی خدا.


وقتی دل تنگم

نمیتونم ننویسم .نمیتونم‌نبینمت

هی میخوام دیدنت رو کم کنم ، 

و هر بار نمیتونم . 

دلم نمیاد .

اصن تو رو نبینم چیکار کنم ؟ 

حتما تو حتی شمارم هم حذف کردی

اما من عکساتو هنوز قایم کردم نگه داشتم هی میبینم:( دلمتوی بد موقعی ول کردی .خیلی سختمه وسط خط به خط کتابایادت میوفتم یه کش گذاشتم هی ذهنم پرید ضربه رومیزنم

نمیدونم اسمش چیه عشق ،دوس داشتن یاهرچیهرچی که هست دوسش دارم.کاش توام یه ذره میخواستی به خاطرکسی که دوستش داری،بخاطرخودت،تغییرکنی.

#فقط آهنگ اگه بودی ‍ِ مهدی جهانی حرف دلمو میزنه؛(



اگه دوستت دارم دست خودم نیس

گذشتن از تو ُ عشقت ، و فراموش کردنت،

یه کوه جرأت میخواد

که من نـــدارم  

اصلن من ُ گذشتن از تو ؟؟؟؟

محـــاله .

بیا راجع بهش حرف نزنیم .

حالا همینقد هم که اذیتم کرده باشی

+ من منتظرت میمونم . بلخره 

یه جا خدا هم دلش به حالمون میسوزه

کاش بهم میگفتی دوستم نداری که راحت دل میکندم

ومیدونم که دوستم داری ولی یه جاهایی همه چی بهت فشارمیاره ونمیتونی مثبت فکرکنی

اینجارو حذف نمیکنم

 یه دو سه ماه دیگه برمیگردم

احتمالا باحال خوب

وشاااید

 توام خواستی

یکم تغییرکنی؛) بلخره آدمه دیگه .

 
 آنچنان ذهن‌من از خواستنت .


https://up.20script.ir/file/05b5-My-Recording-7.mp4


چقد دلم برات تنگ شده !؛((


دارم به این فک میکنم

که چه قد

هیشکی دوسَم نداره.

بیا باور کن حدیثآ.

که هیچ کس توی این دنیا منتظرت نیست.

هیچ قلبی جز قلبِ خودت برات نمیتپه.

هیچ قلبی از دیدنت نمیلرزه.

هیچ کس مواظبت نیست.

هیچ کس نگرانت نیست.

وغم انگیز ترین

قسمتِ مهربون بودن 

اونجاست که 

هیچ کس 

قدرِ بودنتو نمیدونه.

خوش باشید مزاحمتون نمیشم:)

 

#حدیثآ ما راه طولانی ای درپیش داریم برای دوتا هدف مهم ،بریم؟

+کار دیگه ای میشه کرد؟

بیـریم ؛)


من واقعا نمیدونم بایدبا تو چیکارکنم .

نمیدونم واقعا .

چرا نمیری ازخیالم؟

چرا نمیفهمم دوستم‌نداشتی؟

چرا نمیتونم عکساتو حذف کنم؟

چرا حالم بد میشه عکسات بهم حال ِ خوب میده؟

چرا با همه بی رحمیات بازم دوستت دارم؟

منه خر مث بقیه دخترا زرنگ نیستم نمیتونم !!!

منه احمق ت دخترونه بلدنیستممممم انقد اذیتم‌نکنینننننن.

دِ آخه چرا از ذهنم پاک‌نمیشی لنتییییییییییی؟

توکه دوستم نداری برووو برووووووو برووووووووووووو از ذهنم،قلبم،روحم ،وجودم بروووانقد عذابم نده


بالاسری منه تنها رو خیلی گذاشتی آسیب بزنن بهش فدای سرت وخودکرده را تدبیرنیست . خیلی امید داشتم بهت .تو تموم ٍ اون احوالات بد فقط تو بودی که می دیدی .فقط توبودی نگاهت بهم بود اما سکوت کردی.تموم وقتایی که بغض گلومو جر داده بود اما هیچی نمیتونستم بگم .وقتایی که به آدمات اعتماد کردم و سریع لطمه میزدن . به اندازه همه بغضی که قلبمو فشرد به اندازه همه گناهای نکرده و عذابای کشیده‌ش باهات حرف دارم خدا به اندازه تموم وقتایی که ازت انتظار داشتم و سکوت کردی .به اندازه گریه های هرشبم از دلتنگی و بی رحمی های کسیکه فکرمیکردم بابقیه فرق داره.به اندازه تنها گذاشتنم توی این روزای سسسخت .یه حال ِ خوب چیه؟ انقدربهت امید داشتم که یه ذره فقط یه ذره این سنگینی و داغ رو از دلم برداری و نکردی اما دمت گرم بیشترقدرخودمو میدونم .بلدنبودم تلافی کنم سکوت کردم توام سکوت کردی .باهات حرف دارم خدا.باهات حرف دارم درمورد تموم آدم های بی رحم ِ زندگیم.حتی خونوادم.خیلی جدی و زنونه قبل رفتنم به جهنم.


همه دروغ میگفتن.



وقتی مادر هم فقط زمانی که دلش خوش ِ یک‌چیز دیگربود،یاکه حالش خوب بود حواسش به من بود .درست عین ‍ِ تو!دیگر چه انتظاری از تو داشتم که همیشه حواست به من باشد ؟

#متاسفانه من زود یادم می رود زخم هایی که بهم زدند اما نمی بخشم :) نفرینت نمیکنم اما با اشکها و دل ِ شکسته ام تورا به خدا واگذار میکنم



باقطع شدن برقها بیدارمیشوم و سروصورتم را می شورم .

هنوز گودی و سُرخی چشمانم که اثر ِ باریـدن های دیشبم است باقی مانده است .

 شربت بلوبری ام را که دیشب دریخچال گذاشته ام برمیدارم

 و می نشینم جلوی آینه و خدارا بابت زیبایی ها شکرمی کنم

 و قُلپ قُلپ می نوشم.

همان یکدانه کِرِمم را که یک عدد ضدآفتاب ِ ناقابل است برمیدارم و رژلب ِ خوش رنگم راهم کنارم میگذارم و نقاشی خدا را یک لایه ی محافظتی میزنم .

بعد تر رژم را برمیدارم و رنگ ُ رویی به لب هایم میدهم _ زیباترمیشوم :)

 شال ِ زرشکی ام را سر میکنم تاوقتیکه توی حیاط ِ خانه راه می روم به سمت ِ اتاق ِ گوشه ی حیاط آن پسرک ِ دیوار به دیوارمان،

 خیال ِ شیطنک نکرده باشد و مانند موش درسوراخ دیوار خانه مان جاسوسی اش گل نکرده باشد

به کتاب هایم می رسم.ودخترانه برای رویاهای قشنگم می جنگم . 


دارم به این فک میکنم

که چه قد

هیشکی دوسَم نداره.

بیا باور کن حدیثآ.

که هیچ کس توی این دنیا منتظرت نیست.

هیچ قلبی جز قلبِ خودت برات نمیتپه.

هیچ قلبی از دیدنت نمیلرزه.

هیچ کس مواظبت نیست.

هیچ کس نگرانت نیست.

وغم انگیز ترین

قسمتِ مهربون بودن 

اونجاست که 

هیچ کس 

قدرِ بودنتو نمیدونه.

خوش باشید مزاحمتون نمیشم:)

 

#حدیثآ ما راهِ مهمی درپیش داریم برای دوتا هدف مهم ،یکیش آخراشه و اون یکی:)بریم؟

+کار دیگه ای میشه کرد؟

بیـریم ؛)


میدونی چیه . میخوام نبخشم اما دلم طاقت نمیاره. . من همه ی امیدم اینه که تو داری نگاهم میکنی. تو داری میبینی. که چی میشه و چه اتفاقایی میفته.  چه حرف هایی زده میشه و کدوم دل ها شکسته میشه. تو داری میبینی خدا و من به هیچ چیزی اینقدر ایمان ندارم. واسه همینم هست سکوت میکنم. همه ی حرفا و توپ و تشرهایی که با گفتنشون دلم یک عالم خنک میشه و طرف مقابل هم حساب کار دستش میاد رو، روی هم روی هم میریزم و نگه میدارم و چیزی نمیگم. میگم عیب نداره. بذار فکر کنه خیلی حالیشه. بذار فکر کنه کار درست رو داره انجام میده. فکر کنه حق با اونه که غرور آدم حرف اول رو میزنه و زندگی رو میشه با نخندیدن و کم حرف زدن و بی محلی کردن و ادعای خستگی کردن گذروند. شاید هم بشه گذروند ولی این وسط کی ضرر میکنه؟ کی همش حالش خوب نیست؟ کی لذت نمی بره؟ خدایا تو میبینی. تو کنارمی. تو مرهم زخم های کوچیک و بزرگ قلبم و همدم همه ی تنهاییامی. خدایا تو حواست هست. تو حساب همه ی اشک ها و لبخند ها و اخم ها و خنده ها رو داری. میدونی کی رنجونده و کی بیشتر رنجیده. میدونی کی مغرور بوده و کی از خودش گذشته. خدایا تو میبینی. واسه همینه که عصبانیتم از بین میره و ناراحتیم زود رفع میشه. واسه همینه که قلبم پر از آرامش میشه. که بغض و کینه از بین میره و جاش لبخند و دوست داشتن میاد. حس نفرت و تلافی میمیره و جاش بخشش میاد. عشق میاد. میدونی چیه. میخوام نبخشم اما دلم طاقت نمیاره. چون تو داری میبینی خدا و من به هیچ چیزی اینقدر ایمان ندارم. 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها