چرا با من این کارو کِردن؟

بِ عقل خودشون من نمیتونم عصبانی بشم؟نمیتونم آه کنم به صدقسمت تبدیل بشن؟قوی نیستم؟نمیتونم یه آن قید ِ هرچی که هستو بزنم و خفه شون کنم؟نمیتونم سنگ بردارم ذره ذره ضربه بزنم به قلبشون عین همین صورتم کبودشون کنم؟اصلن چرا من انقد بهشون فرصت میدم ها؟ نمیتونم عین خودشون دروغ بگم بعد راحت بخندم؟(نه اینو واقعا نه).چرا مگه چه قدر خوب بودن که تصورمیکردم؟فک میکنین کی هستین انقد خودتونو میگیرین؟ چه صد حیف که دیر خودشونو رو میکنن.

حداقل اینجا حرفمویگم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها